English دری پشتو

مجله ها

ماهانامه رنا

نگاهی بر سیاست خارجی افغانستان در قبال پاکستان از 2014 تا 2018

content
2018-06-28

برای آغاز بحث پیرامون سیاست خارجی افغانستان، علاوه برپرداختن ضعف‌های سیاست خارجی حامدکرزی در مقابل پاکستان؛ محراق تحلیل مان را سیاست خارجی افغانستان در خصوص پاکستان از آغاز کار حکومت وحدت ملی پاسخ دادن به سوالات چون؛ پنج حلقه سیاست خارجی محمد اشرف غنی کدام­ هاست؟ عوامل تنش میان افغانستان و پاکستان چیست؟ پیامد های مثبت سیاست خارجی افغانستان در قبال پاکستان چی بوده؟ و اینکه محمد اشرف غنی با دنبال کردن سیاست هایش کدام پیامد های منفی را برای کشور به بار آورده است؟ که این سوالات گره کشایی پرشش های بیدون پاسخ در ذهن بسیاری خواهد بود.

قبل از همه باید گفت که سیاست خارجی شالوده روابط خارجی دولت ملت ها را میسازد. کشور ها در تعاملات و مناسبات بین المللی خویش به دنبال دست یافتن به یک سری از اهداف میباشد, که افغانستان نیز ازین امر مستثنا نیست و برای رسیدن به اهداف و استراتیژیک حیاتی به دنبال حفظ منافع ملی اش میباشد.

به اساس سطوح عملکرد سیاست خارجی کشور ها در سطح ملی کشورهای که هنوز بحران دولت ملت سازی را پشت سر نگذاشته و در حوزه دولت ملت سازی دچار چالش و مشکلات میباشد, اکثرا این سیاست را در راستای سیاست گذاری های خارجی شان اتخاذ میکند یعنی سیاست خارجی خود را در مرز های ملی خود دنبال میکند و از هر نوع بلند پروازی و تعریف کردن سیاست خارجی فراتر از سطح ملی خود, خوداری میکند؛ زیرا عدم توجه به مساعل داخلی و نادیده گرفتن اوضاع چالش زا در درون کشور باعث آن میشود که بحران ها بیشتر به داخل مرز های داخلی کشانده شود, که عامل عمده ناامنی ها و چالش ها در افغانستان همین موضوع بوده است.

(اهداف کوتاه مدت و بلند مدت سیاست خارجی افغانستان)

اهداف بلند مدت

1: حفظ بقا و موجودیت کشور: این هدف از بنیان ترین اهداف سیاست خارجی کشور ها محسوب میشود که شامل حفظ قلمرو اتباع کشور و صیانت ازحکومت میباشد چون تعرض به حقوق سایر ملت ها و مداخله در امور داخلی بقا و موجودیت یک واحد سیاسی دیگر را به مخاطره می اندازد, بنابر این میتواند گفت که این هدف زیربنای عملکرد سیاست خارجی هر کشور بوده و جز اهداف نهایت مهم در راستای سیاست خارجی افغانستان میشود.

2: تامین امنیت و ثبات کشور: افغانستان در دوران پس از طالبان, با چالش ها و تهدیدات جدی مواجه بوده از همین خاطر است که مفهوم امنیت و رسیدن به امنیت و ثبات پایه­دار در کشور از اهداف مهم دولت بوده و همواره در تلاش است تا امنیت در ابعاد مختلف کشور تامین گردد.

3: حفظ استقلال و حاکمیت ملی:  حفظ استقلال و حاکمیت ملی کشور یکی از اصول اساسی در سیاست خارجی واحد های سیاسی به شمول افغانستان میباشد.

4: توسع ملی: توسع ملی با توجه به ابعاد که دارد نیازمند برنامه و سیاست گذاری دقیق را دربر میگیرد. در اهداف سیاست خارجی افغانستان پس از طالبان مانند سایر واحد های سیاسی دیگر توسع ملی در تمام بخش ها جز اهداف حیاتی بشمار میاید.

 

اهداف کوتاه مدت سیاست خارجی افغانستان را مبارزه با تروریزم در انواع و ابعاد مختلف را شامل میشود

ضعف های سیاستی خارجی حامد کرزی در قبال پاکستان

حامد کرزی رییس جمهور سابق کشور با شخصیت تمرکز گرا انحصار طلب و بدنبال انباشت سیاست افغانستان بود او ضمن اینکه مطابق قانون اساسی افغانستان در رابطه به ساختار ریاستی و متمرکز نظام سیاسی از اختیارات و صلاحیت های فراوان برخوردار بود و در تمام امورات دست باز داشت با این وجود همواره کوشش میکرد که وظایف دستگاه دیپلوماسی کشور را در قبضه خود داشته باشد و این مسله باعث آن شد که ضعف های زیادی در سیاست خارجی افغانستان پدید آید. به همین اساس سیاست خارجی دولت کرزی بر بنیاد سه حلقه تنظیم گردیده بود از جمله:

1: تعامل با کشور های منطقه و همسایه

2: تعامل با کشور های اسلامی

3: تعامل با کشور های جهانی

با یک چشم انداز کلی میتوان بیان داشت که حامد کرزی برای تامین اهداف و منافع ملی کشور در دایره این سه حلقه بزرگ نتوانست سیاست خارجی افغانستان را تمثیل کند, مخصوصا در حلقه اول یعنی در روابط با پاکستان کرزی در طول سیزده سال حکومت اش سرمایه گزاری های بزرگ که روی گفتگو با پاکستان برای کشاندن پای گروه های تهدید کننده امنیت ملی افغانستان برای تامین صلح و ثبات هیچ دستآورد نداشت و برعکس باعث ازدیاد نا امنی و مداخله آشکار پاکستان در امور داخلی کشور گردید و این چالش افغانستان را بیشتر در کام بدبختی فرو برد.

با این حال با رویکار امدن حکومت وحدت ملی, خارجی غنی با اندک تفاوت با سیاست خارجی حامد کرزی در قالب سیاست خارجی چند جانبه گرا در پنج حلقه تنظیم گردیده که گزیدن آن در پنج حلقه وصل در منشور سیاست خارجی رییس جمهور غنی بیان گردیده است این پنج دایره شاملی:

1: روابط با کشور های همسایه

2: روابط با کشور های اسلامی

3: روابط با کشور های؛ اروپا, امریکا, کانادا و جاپان

4: روابط با کشور های آسیایی

5: روابط با نهاد های بین المللی

با بررسی حلقه اول سیاست خارجی محمد اشرف غنی در قبال کشور های همسایه به ویژه پاکستان میتوان بیان داشت که: سرمایه گزاری بزرگ را که غنی در قبال کفتگو با پاکستانی ها و توافق به سر عوامل پاکستانی در افغانستان که شامل گروه های تروریستی مانند طالبان, شبکه حقانی و بقیه گروه ها میشد به کرسی ننشست و برایند معکوس و واکنشی را در قبال داشت. این موضوع باعث آن شد, یکبار دیگر روی نیات و برنامه های استراتیژیک پاکستان در برابر افغانستان برملا گردد. غنی درست همان راه را پیمود که کرزی آن راه را به تکرار پیموده بود اما نتایج جز شعله ور شدن دامنه های جنگ در میدان های نبرد افغانستان و افزایش انتحار, انفجار و گرفتن قربانی از مردم ملکی و بی گناهی افغانستان چیز دیگری را در پی نداشت.

با این وجود پس از دو سال اشرف غنی به اشتباه خود پی برد و رویکرد جدیدی را در قبال به انزوا کشانیدن این کشور روی دست گرفت که موضوع با اعلام استراتیژی جدید حکومت امریکا به رهبری دونالدترامپ در برابر کشور های جنوب آسیا و پاکستان موقف گیری تند اداره ترامپ در رابطه به سیاست های چند پهلو پاکستان چهره اصلی این کشور را به عنوان کشور حامی و پرورش دهنده ی گروه های تروریستی به جهانیان آشکار ساخت و تحریم های اقتصادی و سیاسی زیادی را بالای این کشور وضع نمود تا دست از حمایت تروریزم و گروه های افراطی بردارد. اما این اقدام از دید قلم ناوقت صورت گرفت یعنی غنی در اوایل همه فرصت ها را از دست داد, راهی را که کرزی رفته بود نباید غنی آنرا به تکرار میرفت این مسله باعث آن شد تا پاکستانی ها از فرصت های ایجاد شده استفاده ببرند و دامنه های نبرد را به سراسر نقاط افغانستان حتا شمال و شمال شرق که از امنیت نسبی برخوردار بود گسترش دهد تا جاییکه ما شاهد سقوط چندین ولسولی و شهر بودیم.

 

عوامل تنش ها میان افغانستان و پاکستان

افغانستان دایما برای حفظ و استقرار منافع ملی اش با پاکستان دست و گریبان بوده که اوج این تنش در روابط دو کشور بر میگردد به دوره حکومت داری داوود خان. از آن زمان تا اکنون هر از چند گاهی مقامات افغانی در مورد خط دیورند اظهار نظر نموده و قبول آنرا به عنوان خط مرزی رد نموده است, حول این مسله در ادبیات سیاسی کشور شکل گرفته که صحبت از خط دیورند را به صورت تابو مطرح کرده بگونه که اگر مقام سیاسی و شهروند کشور خط دیورند را خط مرزی به حساب آورد, خائن ملی شناخته میشود. با وجود ریشه های تاریخی منازعات و تنش ها با پاکستان برمیگردد به زمان های گذشته که افغانستان در سایر دوره ها طعمه جاه طلبی های پاکستان گردیده, زیرا پاکستان سیاست را در پیش گرفته که منجر به تضعیف و ناامن شدن کشور گردیده چون جدا شدن یک سوم خاک پاکستان بزرگترین تهدید علیه قلمره و منافع ملی شان است. حفظ قلمرو و سرزمین اولین زیربنای سیاست خارجی کشور ها را شکل میدهد.

با این حال, تنها مشکلات مرزی بین افغانستان و پاکستان نیست که روابط بین دو کشور را پرتنش کرده است. مشکلات دیگری نیز وجود دارد از جمله رقابت هند با پاکستان که عامل تنش زای روابط میان دو کشور گردیده است. پاکستان از انحصار سیاسی توسط هند هراس دارد و این موضوع از عوامل و فاکتور های جدی در سیاست هند در قبال پاکستان است که ازطریق افغانستان پاکستان را محصور نماید, و این مجرا عامل نفوس هند در کشور است. به همین دلیل هند همیشه رویکرد همگرایانه نسبت به حکومت کابل داشته و تلاش نموده تا یک حکومت با ثبات و مخالف پاکستان در کابل شکل گیرد, بنابر این نفوس هند در افغانستان یکی از عوامل است که منجر شده پاکستان همیشه سعی در بی ثبات ساختن کشور داشته باشد.

پیامد های مثبت سیاست خارجی اشرف غنی در قبال پاکستان

  • سیاست خارجی غنی با رویکرد تازه سبب آن شد که پاکستان توسط جامعه بین المللی به عنوان حامی و پناه­گاهی تروریزم شناخته شود.
  • موضع مشخص در مقابل مداخله های پاکستان بر خاک افغانستان اتخاذ گردید.
  • این رویکرد جدید سبب وضع تحریم های سیاسی و اقتصادی بالای پاکستان گردیده و عامل کشاندن پاکستان به پای مذاکره با دولت افغانستان گردید.
  • و نیز برآن میشود که پاکستان با به خطر مواجه شدن منافع اش طالبان را وادار به مذاکره و صلح با دولت افغانستان بسازد.

 

پیامد های منفی سیاست خارجی اشرف غنی در قبال پاکستان

  • پیمودن راهی تکراری حامد کرزی و سرمایه گزاری هنگفت غنی روی گفتگو های صلح با دولت پاکستان برای کشاندن پای گروه های تهدید کننده امنیت ملی در افغانستان بدون نتیجه باقی ماند و هیچ برایند مثبت را در پی نداشت برعکس جز انتحار و انفجار و گرم شدن دامنه های نبرد در کشور چیز دیگری را برای مردم افغانستان به ارمغان نیآورد.

با توجه و عطف به همه مسایل ذکر شده میتوان گفت برای مهار چالش ها در برابر پاکستان باید دولت افغانستان از سیاست یک جانبه گرای در خصوص هند پرهیز کند زیرا این عامل باعث تهدید چالش ها و ایجاد ناامنی ها در افغانستان خواهد شد. و دیگر اینکه صحبت از خط دیورند و حل آن میان کابل و اسلام آباد از حالت تابو بودن خارج گردد در غیر آن به باور من روابط ما با پاکستان هم چنین تنش آلود باقی خواهد ماند, از همه مهمتر اینکه با رویکرد جدید سیاست رییس جمهور غنی و وضع تحریم های بیشتر از سوی جامعه بین المللی و اعمال فشار بر پاکستان وادار گردد تا با آوردن صلح و ثبات پایه دار در افغانستان نقش اساسی را ایفا کند در غیر آن دور نیست که کشور بار دیگر در میان رقابت های منطقه­ی بر پرتگاه نابودی قرار میگیرد.


صابره مظهری - دانشجوي ژورناليزم

دانشگاه رنا ©