اشعار نشریه بیداری
2018-06-28
این آب و خاک و خانه هم گرد مشترک
گر زخم ما جداست ولی درد مشترک
یک آفتاب صلح پس ابر میرود
این سایههای جنگ به هر فرد مشترک
گر پای برای خود نشوییم در مسیر عشق
در سینههای ماست دل سرد مشترک
برخیز و شور در دل آزادگی بزن
ای آنکه نور توست به هر گرد مشترک
من خستهام ز نفرت و اصل نفاقها
گر زخم ما جداست ولی درد مشترک
...