نقش رسانه ها در پوشش انتخابات
2018-10-22
لستر ميلبرات در کتاب مشارکت سياسي خود سلسله مشارکت را مطرح کرده است که پايينترين آن، راي دادن در انتخابات گفته شده است. پس راي دادن در انتخابات سودمنديهاي فراواني دارد که بايد هر شهروند فعال زير چتر نظامهاي دموکراتيک، در انتخابات سهم گيرند و رايشان را استفاده کنند. چي چيز سبب ميشود که شهروندان به ارزش مشارکت سياسي پي ببرند و بدانند که مشارکت سياسي چارهساز خيلي از بيچارهگيهاي آنان ميشود!؟ بيترديد رسانهها در اين خصوص نقش خوبي را بازي ميکنند و شهروندان را سمت و سو ميبخشند تا مشارکت سياسي داشته باشند. از پايان به بالا اگر مشارکت سياسي را در نظر بگيريم، انتخابات بايد باشد. براي تشويق مردم بهمنظور سهمگيريشان در انتخابات، رسانهها ابزار قوي و اثرگذار اند که نميشود از آنان چشم پوشي کرد. انتخابات در نبود رسانهها درست و مناسب برگزار نميشود. براي برگزاري يک انتخابات عاري از تقلب و آميخته با شفافيت، موجوديت رسانهها يک نياز خيلي جديست که بايد باشند. رسانهها در تمام کشورهاي مردم سالار که انتخابات برگزار ميشود، نقش خوب و سودمند را بازي ميکنند. نقش رسانهها در سه محور قابل بحث است که هر رسانه هزينه ميکند و حول اين سه محور انتخابات را پوشش ميدهد. نقش آگاهيدهي، اطلاعرساني و ديدهباني از وظايف رسانههاست. رسانهها معلمهاي خوبي اند. آنان پيش از برگزاري انتخابات شبيه يک آموزگار مکلفيت دارند که شهروندان را آموزش دهند تا در پروسه انتخابات سهم فعال داشته باشند. رسانهها در اين نقش، ميتوانند با برنامههاي گونهگونشان، اهميت انتخابات، شيوههاي رايدهي، چرايي و چگونگي کانديدا شدن را بازتاب دهند تا مردم آگاهانه در انتخابات سهم گيرند. همينگونه رسانهها ميتوانند که تمام برنامهها و دورنماي کاريي نهاد برگزار کنندهي انتخابات که شامل تقويم انتخابات، فرايند لوجيستيکي، نيروي انساني و مصارف مالي ميباشند، به مردم انتقال دهند. نقش دومي رسانهها اطلاعرساني است. هر رسانه مکلف است که دم به دم قبل از انتخابات، جريان انتخابات و بعد از انتخابات را پوشش رسانهيي بدهند. لحظه به لحظه از برنامههاي انتخاباتي کميسيون انتخابات مردم را آگاه سازند. نقاط قوت و ضعف نهادهاي انتخاباتي را بازتاب دهند و نيز صداي مردم را در مورد چگونگي انتخابات به حکومت انتقال دهند. نقش سومي رسانهها، نقش نظارتگري است. آنان بايد بيدرنگ تلاش کنند تا شبيه ناظرين ملي و بين المللي که انتخابات را ديدهباني ميکنند، از چگونگي برگزاري انتخابات نظارت پيگيرانه داشته باشند. نظارت رسانهها مانع تقلبهاي انتخاباتي خواهد شد و بي شک ميتواند در برگزاري يک انتخابات شفاف کمک کنندهي مناسب واقع شود. بنابراين رسانهها مسووليتي بزرگي دارند تا انتخابات را مطلقا آزاد و منصفانه پوشش دهند. آنان بايد اين دو عنصر را با خود داشته باشند و آزادي کامل و منصف بودن را در فرايند کاريشان رعايت کنند تا رويدادهاي انتخاباتي بدون طرف واقع شدن گزارش داده شود. از اينکه مردم نيازمند اند تا برنامههاي کميسيون انتخابات و چگونگي کارزارهاي انتخاباتي را بفهمند، پس رسانهها بايد طبق همان مسووليت اجتماعيشان، به اين خواست مخاطبان رسيدهگي نمايند. مردم بيشک چشم به راه رسانهها اند تا برنامههاي کسانيکه در انتخابات مشارکت از بالا به پايين کردهاند، بدانند و بفهمند. پس رسانهها پاسخدهندهي اين خواستهاي مردماند و بايد طبق پلان نشراتي از قبل تعيين شده به خواستهاي مشروع مردم، پاسخ دهند.