English دری پشتو

مجله ها

ماهانامه رنا

رَد پای عشق و عقل در عاشورا

content
2018-10-15

اگر چه ماجراهاى تلخ و شيرين در حوزه‏هاى فكرى، معرفتى و حتى تاريخى و اجتماعى پيرامون تضاد عقل و عشق وجود داشته و دارد، اما اگر بر اساس انديشه و بينش اصيل اسلامى و آموزه‏هاى وحيانى و عترتى به داستان پرماجراى عقل و عشق نگاه كنيم در مى‏يابيم كه نه تنها در عرض هم نيستند که در طول هم‏اند، بلكه ناظر به مراتب وجودى انسان، ساحت‌ها، لايه‏هاى معرفتى، رفتارى، سلوك عقلانى و عرفانى آدميان مى‏باشند; چه اين‌كه نه عقل و دل و نه برهان و عرفان در حوزه وجودى انسان و معارف اسلام در تعارض و تضاد با هم هستند و نه «مانعة الاجتماع‏» در تفسير و نگرش به قيام امام حسين‏عليه السلام خواهند بود چون حادثه كربلا با توجه به كليات و جزئيات آن حاوى كامل‌ترين وجه عقلانيت و دارنده جامع‌ترين ساحت عشق و عرفان است . حماسه، عشق، جهاد و عرفان در قيام كامل و تمام‌عيار انسانى كامل و مكمل به تجلى نشسته است . واقعاً اين چه نگاهى است كه همواره به تفكيك و چالش عقل و عشق گرايش دارد و به انفصال و انقطاع بين دفتر عقل و آيت عشق مى‏انديشد در حالى كه به تعبير استاد شهيد مطهرى، هم عقل و هم عشق، هم برهان و هم عرفان داراى ارزش معرفتى و ادراكى‏اند و «تنها از نظر عرفا راه دل و سير و سلوك بر راه برهان و استدلال ترجيح دارد و از ساحتى بالاتر و والاتر برخوردار است .» و استاد مطهرى خود سخن از ترجيح هر يك بر ديگرى را بيهوده و آنها را مكمل هم‌ديگر مى‏داند و استاد علامه جوادى آملى هر دو هدايتهاى فكرى و طريق برهانى و هدايت‏شهودى و راه عرفانى را لازم، ضرورى و كمال مطلوب دانسته و فكر بدون ذكر و فهم بدون مشاهده را به منزله شبح‏شناسى مى‏داند نه مشاهده واقع. و شيخ محمود شبسترى نيز معرفت از عالم جان و فيض از مسير جذبه يا از طريق عكس برهان و قياس و استدلال هر دو را «نورى‏» قلمداد می‌کند كه به «ايمان يقينى‏» مى‏انجامد .و اين كه امثال حافظ مى‏سرايند: اى كه از دفتر عقل آيت عشق آموزى ترسم اين نكته به تحقيق ندانى دانست (عاقلان نقطه پرکار وجودند همه عشق داند كه در اين دايره سرگردانند) به هر حال در نهضت امام حسين‏عليه السلام تلفيق عقل، عشق، خرد، محبت، ادراك، اشراق، دماغ و دل را به خوبى مى‏توان يافت و با تاملى دوباره در آغاز و انجام آن قيام، رگه‏هاى متعدد و نمونه‏هاى متكثر بر اثبات اين مدعا وجود دارد كه بايد به بازخوانى، بازنگرى و بازشناسى همه جانبه اين قيام خونين پرداخت تا از دام يك سونگرى و زندان افراط و تفريط رهاييد یا به تعبير يكى از روشن‌فكران دينى معاصر، مى‏توان سه نوع تحليل از قيام جاودانه كربلا داشت تحليل مصلحت انديشانه (عاميانه)، تحليل معرفت انديشانه (عالمانه)، تحليل تجربه انديشانه (عارفانه)  كه جدا از برخى تحليل‌ها در نوع خود روش‌هاى نوين در تحليل آن قيام است و آنگاه به تفسير واقعه عاشورا از ديدگاه مولانا مى‏پردازد كه آزادگى و ذلت ناپذيرى و شورش و قيام با هم عجين شده‏اند; يعنى قيام عليه ظلم همگانى و جور اجتماعى براى آزادى و عدالت صورت پذيرفت، «شوريدگى‏اى كه هم عنصرى عقلانى دارد و هم عنصرى عاشقانه، در آن هم سياست درج است هم شهادت، هم عاشقى هم عاقلى .» اگر چه نويسنده در تفسير واقعه كربلا بر مشرب مولانا، وقتى نظر عاشقانه را در ديدن واقعه كربلا به كار مى‏گيرد، قدرى «محدود نگرى‏» داشته و جنبه‏هاى سلبى و ايجابى نهضت را توامان نمى‏نگرد و مى‏گويد:" لذا وقتى كه به حادثه كربلا هم نگاه مى‏كند آن را يك حادثه عاشقانه، زيبا و ايثارگرانه مى‏بيند و مست آن مى‏شود; يعنى به جاى آن كه دست قساوت ستم‌گران را ببيند و مالامال از نفرت شود، روح عاشق ايثارگر پرگذشت امام حسين‏عليه السلام را مى‏بيند و مالامال از محبت و سرشار از بهجت مى‏شود در حالى كه با ديده عقل بايد زشتي‌هاى حادثه كربلا، چرايي‌ها، چگونگى‏هاى پرفراز و فرود، تلخ و شيرين و نوش و نيش آن را نيز ديد و با ديده عشق جنبه‏هاى مقدس، زيبايي‌هاى روحى، ايثار، شهادت و لقاجويي‌هاى آن را مشاهده كرد كه ديد كامل عاشقانه و عارفانه هم‌چنان كه زيبايى مى‏بيند، غافل از نفرت، تبرى جويى از ظلم، استبداد، فسق و تبهكاري‌هاى حاكم فاسد، فاجر و ظالم نيز نمى‏شود.

بدون شک جايگاه و نقش تاثير گذار رسانه‌هاي صوتي و تصويري در ميان انواع ديگر رسانه‌ها را نمي‌توان انکار کرد. رسانه‌هاي تصويري(سينماو تلويزيون) با داشتن عنصر صدا و تصوير متحرک و رسانه‌هاي صوتي(راديو) با داشتن عنصر صدا از ديگر انواع رسانه‌ها متمايز شده و اين ويژه‌گي برتري آن‌ها را نسبت به رسانه‌هاي پيشين نشان مي‌دهد. راديو و تلويزيون رسانه‌اي اند که امروزه با وجود ظهور رسانه‌هاي جديد مخاطبان خود را داشته و هر روز به تعداد آن‌ها اضافه مي‌شود.

س: از ديد شما اهميت رشته راديو و تلويزيون چيست ؟

ج: انسان‌ها از بدو تاريخ تا حال در جست‌وجوي اطلاعات و رساندن اطلاعات بوده‌اند. رساندن پيام “اطلاعات” ضمن اين‌که يک نياز است محراق بحث يک رشته تحصيلي به نام “روزنامه نگاري” نيز است.

جايگاه روزنامه‌نگاري خاص‌تر از ساير رشته‌ها است، زيرا زماني‌که بحث از روزنامه‌نگاري است مسووليت اطلاع رساني به اذهاي تداعي مي‌گردد، و کسي که اطلاع يا خبر مي‌رساند، وظيفه‌اش از لحاظ قدسيت اهميت والا-گر چه يک تشبيه ناقص است-بلا تشبيه ارزش مشابه پيام رساني يک پيامبر را داردکه او با رسالت رساندن پيام خداوند “ج” با محتوا و فضليت آسماني و ملکوتي‌اش بين خالق و مخلوط پل ارتباط است، در حالي‌که روزنامه‌نگار  با رسالت رساندن اطلاع پل ارتباطي بين رسانه و اجتماع مي‌باشد.

س: رسانهها چقدر از نبود افراد غير متخصص و نبود شيوههاي تخصصي روزنامهنگاري رنج ميبرند؟

ج: در دو دهه‌ي اخير بعد از سال 2001 و بعد از حضور نيروهاي بين‌المللي در چوکات ناتو رسانه‌ها رشد بي‌پشينه‌ داشت است. افراد متخصص از هر گوشه و کنار جهان به کشور تشريف آورده و مشغول فعاليت‌هاي کاربردي در زمينه‌هاي مختلف مربوط به رسانه‌ها شدند؛ و در ضمن افراد متخصص روزنامه‌نگار طي چند سال‌ پسين با حضورشان در چوکات نهاد‌هاي تحصيلي از لحاظ تئوريک به اين رشته ارزش‌افزا شدند، اين‌چنين بسياري از کارکنان رسانه‌ها از طريق آموزش‌هاي کوتاه‌مدت آماده‌ي کار در رسانه‌ها گرديدند‌ و امروز در رسانه‌هاي معتبر کشور و جهان فعاليت دارند. در همين دهه‌ي اخير رسانه‌هاي کشور از رسانه‌هاي مختلف بين‌المللي الگوبرداري نمودند که امروز ما شاهد فعاليت و خلاقيت‌هاي چشمگير دست اندرکاران رسانه‌هاي کشور هستيم.

س: با فراگيري رشتهي راديو و تلويزيون کدام دروازهها به روي دانشآموختهگان اين حوزه باز خواهند شد؟

ج: راديو و تلويزيون از جمله رسانه‌هاي هستند که از لحاظ ساختار تشکيلاتي خيلي وسيع است و از بخش مديريت، شروع تا ايديت برنامه‌ها افراد مي‌توانند کار کنند و با معاش خوب‌تر در بخش‌هاي مانند خبرنگاري در بخش مُد و فيشن، گوينده‌ي خبر، گزارش‌گر و تهيه‌کننده‌ي خبر، کارگردان برنامه‌هاي راديويي و تلويزيوني، عکس‌بردار، فلم‌بردار، نورپرداز، صحنه آرا، مجري برنامه‌هاي راديويي و تلويزيوني، خبرنگار برنامه هاي ورزشي، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي شامل کار شوند.                                                                             

گذشته از اين ما نمي‌توانيم کارهاي رسانه‌يي را محدود به راديو و تلويزيون‌هاي محلي کنيم، در عصر حاضر دروازه‌هاي زياد و وسيع به روي دانش‌آموخته‌گان اين حوزه باز شده است از جمله اين‌که با آشنايي زبان‌هاي خارجي مي‌توانند در رسانه‌هاي معتبر بين‌المللي جذب‌کار شوند و ما عملاً شاهد به‌کارگيري نيروهاي فعال، کارکن و با تجربه در بخش روزنامه‌نگاري هستيم که عملاً در رسانه‌هاي داخلي و رسانه‌هاي مختلف بين‌المللي هم‌چنان رسانه‌هاي خارجي که آن‌ها در افغانستان کار مي‌کنند. در ضمن درين اواخر شاهد حضور خبرنگاران چند رسانه‌يي نيز استيم که آن‌ها عملاً با بسته‌ي مهارت‌هاي متنوع در عرصه‌ي روزنامه‌نگاري و با استفاده از فنون مورد نياز و توانايي کاربرد همزمان آن، در رسانه‌ها کار مي‌کنند و هم‌چنان دانش‌آموخته‌گان اين حوزه مي‌توانند در بخش وبلاک نويسي و نوشتن متن در انترنيت بر اساس نياز، کار کنند. نکته اخير اين‌که ما خبرنگاران آزاد هم داريم که آن‌ها با استفاده از تليفون‌هاي همراه‌‌شان مي‌توانند خبر تهيه و به رسانه‌هاي مختلف جهان ارسال کنند و درآمد داشته باشند و حتي مي‌توانند کار خلق کنند. هم‌چنان در بخش توليد فلم و سينما نيز مي‌توانند کار کنند؛ اما رشد روزافزون رسانه ايجاب مي‌نمايد تا دانش‌آموخته‌گان اين حوزه تلاش بيشتر نمايند و خلاقيت زياد در جريان دانشجويي از خود تبارز دهند. به عنوان سخن آخر و تاکيد احسن مي‌توان گفت، در پيوند به کاريابي يک ژورنالست تحصيل کرده حد و حصري وجود ندارد، نظر به شايستگي در هر مقام سکتورهاي دولتي و خصوصي مي‌توانند شامل کار شوند.


علی حیدر

دانشگاه رنا ©